[ad_1]
به گزارش خبرنگار ایلنا، روز ۷ اکتبر سال ۲۰۲۳ میلادی (مصادف با ۱۵ مهر ماه سال ۱۴۰۲) را بایستی یک روز ماندگار در تاریخ مبارزات ملت فسلطین علیه رژیم اشغالگر قدس ارزیابی کرد. در این روز، رزمندگان مقاومت در قالب یک عملیات پیچیده ترکیبی موسوم به طوفان الاقصی، از عرصههای مختلف زمینی، سایبری، پهپادی، موشکی و دریایی، دشمنِ صهیونیست را هدف قرار داده و ضربات و تلفات سنگینی را به آن وارد کردند.
بر اساس آخرین آمارها، تاکنون بیش از ۱۵۰۰ صهیونیست کشته، قریب ۳ هزار تن از آنها زخمی و البته که دهها صهیونیست دیگر نیز به اسارت رزمندگان مقاومت فلسطین درآمدهاند. ضربه عملیات طوفان الاقصی به صهیونیستها به قدری کاری و جدی بوده که عجیب نیست بگوییم حتی در شرایط کنونی که چندین روز از عملیات مذکور میگذرد نیز اشغالگران قدس همچنان کنترل کامل وضعیت در اراضی اشغالی را به دست ندارند و با شگفتانههای جدید و جدیدترِ جریان مقاومت فلسطین رو به رو میشوند.
از این رو، برخی تحلیلگران مسائل راهبردی و نظامی، عملیات طوفان الاقصی را «کلکسیونی از اولینها» در قالب نبرد جریان مقاومت فلسطین علیه اشغالگران صهیونیست و ضربات وارده به آنها ارزیابی میکنند. بلافاصله پس از عملیات مذکور، ارتش رژیم صهیونیستی حملات گسترده هوایی به نوار غزه را در دستورکار قرار داد و البته آب، برق، گاز و ارسال مواد غذایی به این منطقه را به کل قطع کرد.
در این راستا، صهیونیستها سعی داشتهاند تا قاطع را از خود نشان دهند و با برخی موضع گیریهای تهاجمی، تا حدی آبروی از دست رفته خود نزد شهروندان صهیونیست و افکار عمومی بین المللی را بازیابند. آنها برای توجیه اقدامات غیرقانونی خود فعالسازی ظرفیتهای جنگ رسانهای و تبلیغاتی را هم در دستور کار قرار دادهاند. با این همه، هنوز سوالات فراوانی در مورد عملیات طوفان الاقصی و پیامهای آن و البته روندِ درگیریهای جاری میان جریان مقاومت فلسطین و رزیم اشغالگر قدس مطرح است.
در گفتگو با «حسین کنعانی مقدم» دکترای روابط بین الملل و کارشناس مسائل غرب آسیا، به واکاوی ابعاد مختلف شکست سهمگین رژیم اشغالگر قدس از مقاومت فلسطین در جریان عملیات طوفان الاقصی و روند جاری تحولات در قالب نبرد دو طرف پرداختیم که مشروح آن را میخوانید.
بلافاصله پس از اجرای موفقیتآمیز عملیات طوفان الاقصی شاهد آن بودیم که جریانهای سیاسی و رسانهای صهیونیست و متحدان بین المللی آنها، هجمهای گسترده و قابل توجه را علیه مقاومت فلسطین به راه انداخته و سعی در القای روایتها و گفتمانهای مطلوب خود به این جریان داشتهاند. ارزیابی شما از روند رسانهای جریان صهیون چیست؟
رژیم صهیونیستی سالهاست که در یک جنگ روانی و شناختی و ادراکی، تلاش میکند که هم مظلومنمایی کند و هم اینکه حقایق میدانی را به نحوی وارونه جلوه دهد که بتواند به راحتی فلسطینیها را در صحنه رسانهای مورد هدف قرار دهد. از این رو، اکنون نیز در پسِ اجرای موفقیتآمیز عملیات طوفان الاقصی و متعاقبا نبرد جانانه مقاومت فلسطین در برابر اشغالگران صهیونیست، با شدت و حِدت بیشتری، جنگ رسانهای و تبلیغاتی را علیه ملت فلسطین آغاز کرده است. در این راستا شاهد بودیم که در ابتدا با مظلوم نمایی و عوض کردن جای ظالم و مظلوم، به طور خاص مثلا نسبت به طرح این ادعا اقدام کرد که مقاومت فسلطین اقدام به سَر بریدن تعدادی نوزاد و کودک کرده است. جالب اینکه خیلی سریع هم دروغ بودنِ این جنگ تبلیغاتی صهیونیستها افشا و معلوم شد که یک جنگ تبلیغاتی و شناختی است و درست به همین دلیل صهیونیستها نتوانستند در عرصه میدانی و در قالب جنگ رسانهای و شناختی، از فضای به وجود آمده در این میدان سوءاستفاده کنند و اصول مطلوب و ادعایی خود را به خوردِ افکار عمومی بینالمللی بدهند.
در این چهارچوب، تلاشها و مانورهای رسانهای و تبلیغاتی صهیونیستها و جریانهای سیاسی و رسانهای متحد آنها در عرصه بین المللی، در شرایط کنونی با یک شکست بزرگ مواجه شده است به نحوی که شاهد بودیم به تازگی شبکه «سی ان ان» در موضع گیری از مخاطبان خود به دلیل پوشش اخبار دروغِ مرتبط با اعمال خشونت توسط رزمندگان فلسطینی علیه کودکان و نوزدان در اراضی اشغالی، عذرخواهی کرد. معادلهای که نشان میدهد تا چه اندازه به راه انداختن هجمه تبلیغاتی و رسانهای علیه مقاومت فلسطین برای صهیونیستها مهم است.
مقامهای ارشد رژیم اشغالگر قدس نظیر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم و یوآف گالانت وزیر جنگ صهیونیستها در مدت اخیر، موضع گیریهای تهدیدآمیز زیادی را علیه مقاومت فلسطین و حتی ایران و کلیت محور مقاومت مطرح کرده و سعی داشتهاند تا تصویری مقتدر را از خود نزد رسانهها، افکار عمومی رژیم صهیونیستی و جهان ایجاد کنند. به نظر شما تصویرسازیهای صهیونیستها چقدر قابل باور هستند؟
نتانیاهو مدتهاست که ایران، حزب الله لبنان، مقاومت فسلطین و به طور کلی جریان مقاومت را تهدید میکند و البته که سالهاست او نخست وزیرِ کابینه جنگ در اراضی اشغالی است. او در قالب تحولات جاری نیز تلاشهای فراوانی را انجام داده تا نوعی جنگ فراگیر رسانهای و تبلیغاتی را علیه مقاومت فلسطین و البته ایران و محور مقاومت، عملیاتی کند. با این حال، با توجه به بحرانهای عدیدهای که در عمق اراضی اشغالی وجود دارد و به طور خاص این رژیم با بحران هویتی قالب توجهی مواجه است و البته که سیلی از معترضان صهونیست نیز قریب به ۳۰ هفته است که علیه نتانیاهو و افراطیون متحد وی دست به اعتراض در شهرهای مختلف اراضی اشغالی میزنند، نتانیاهو بر آن بوده تا با موضع گیریهای اغراق گونه و بلوفهای سیاسی، خود را در مقابل گروهها و طیفهای مخالفش به نوعی تصویرسازی کند که انگار اگر وی نباشد، رژیم اشغالگر قدس و شهروندان صهیونیست، با شکستی سنگین رو به رو خواهند شد.
عملیات طوفان الاقصی، به خوبی نشان داد که تا چه اندازه ادعاهای دور و دراز صهیونیستها در مورد توان و قدرت ادعایی نظامی و اطلاعاتیشان بیپایه است و همانطور که سیدحسن نصر الله، دبیرکل حزب الله لبنان، هم بارها تاکید کرده، اسرائیل از خانه عنکبوت هم سُستتر است. خانهای که با طوفانِ یک عملیات بزرگ رزمندگان فلسطینی فرو ریخت و از نتانیاهو و طیفهای متحد وی، بازندگان بزرگی را ساخت. از این رو، به نظر من، مواضع اغراقگونه و تهاجمی نتانیاهو و اعضای دولت وی، بیش از آنکه نمودی از قدرت صهیونیستها باشد، تا حد زیادی به دنبال پوشاندن نقاط ضعفِ آنها است.
مقام معظم رهبری در مورد عملیات طوفان الاقصی یک کلید واژه قابل تامل با عنوان «شکستِ غیرقابل ترمیم» را به کار بردند. به نظر شما به چه دلیل یا دلایلی، عملیات طوفان الاقصی و تحولات پس از آن را بایستی یک شکست غیر قابل ترمیم برای اشغالگران صهیونیست به حساب آورد؟
اگر به تاریخِ ۷۵ساله جنایات رژیم اشغالگر قدس و مظلومیت ملت فلسطین بنگریم، شاهد این خواهیم بود که صهیونیستها بارها و بارها در قالب حملات تهاجمی و فراگیر علیه ملت فلسطین سعی داشتهاند تا مقاومت فلسطینی را در موضع ضعف قرار دهند. با این حال، در جریان عملیات طوفان اقصی شاهد بودیم که این مقاومتِ فسلطین بود که عملیات پیشدستانه را علیه صهیونیستها انجام داد و ابتکار عمل را در دست داشت. در این راستا، مقاومت فلسطین توانست شمار قالب توجهی کشته و مجروح و اسیر را به رژیم اشغالگر قدس تحمیل کند. بیراه نیست اگر بگوییم عملیات طوفان الاقصی و تحولات پس از آن، تا حد زیادی هیمنه سیاسی، اطلاعاتی-امنیتی، و نظامی صهیونیستها را که سالها به آن افتخار میکردند، در هم شکست و اعتبار ادعایی صهیونیستها در جهان به کل فرو ریخت و درست به همین دلیل هم نوعی شکست غیرقابل ترمیم همانطور که رهبری پیشتر فرمودند، به اشغالگران صهیونیست تحمیل شد. از هر جنبه که بنگرینم، ضربات وارده در قالب عملیات طوفان اقصی به صهیونیستها به قدری جدی است که دیگر نمیتوان از بازگشت رژیم اشغالگر قدس به دوره قبل از عملیات طوفان اقصی سخن گفت. معادلهای که بدون تردید روند مهاجرت معکوس از اراضی اشغالی را که پیشتر نیز سرعت گرفته بود، سریعتر خواهد کرد و خود موجب وارد آمدن ضربات گسترده به رژیم اشغالگر قدس خواهد شد. از این رو، عجیب نخواهد بود اگر بگوییم عملیات طوفان اقصی «کلکسیونی از اولین ها» را از جانب مقاومت فلسطین علیه صهیونیستها رونمایی کرد و موجب ایجاد بحرانهای عدیده و جدی برای این رژیم شده است.
در مدت اخیر، گمانه زنیهای مختلفی در مورد قریب الوقوع بودن حمله زمینی ارتش رژیم صهیونیستی به نوار غزه مطرح شده است. به نظر شما تا چه حد این سناریو برای صهیونیستها جدی است و اگر این سناریو محقق شود، آیا میتواند اهداف ادعایی و متصور صهیونیستها را برآورده کند؟
صهیونیستها از سالها قبل راهبرد اصلی خود در قبال نوار غزه را معطوف به نابودسازی زیرساختهای این منطقه و وادار کردن مردم فسلطین جهت مهاجرت از این منطقه کردهاند و البته که اشغالگران صهیونیست بارها تلاش داشتهاند تا نوار غزه را به تصرف خود درآورند و همواره نیز در پیشبرد این دستورکار شکست خوردهاند. این مرتبه نیز چند سناریو را طراحی کردهاند و مثلا از ضرورت ترک کردن منطقه توسط شهروندان فلسطینی سخن گفتهاند تا بتوانند به ادعای خود جریان مقاومت فلسطین را به صورت مستقیم هدف قرار دهند، با این حال، نکته قالب تامل و مهم این است که اساسا آرمانیترین وضعیت برای رزمندگان مقاومت در نوار غزه، حمله زمینی صهیونیستها به منطقه مذکور است. دلیل این موضوع نیز کاملا روشن است زیرا جریان مقاومت فلسطین در حوزه جنگ شهری و خانه و خانه و تن به تن، با استفاده از زیرساختهایی که در نوار غزه نظیر تونلهای زیرزمینی ایجاد کرده، تخصص بالایی دارد و میتواند تلفات سنگینی را به اشغالگران صهیونیست وارد سازد.
به نظر من، صهیونیسیتها در شرایط کنونی به دنبال ایجاد رعب و وحشت میان شهروندان نوار غزه و خارج کردن آنها از خانه و کاشانه خود هستند تا بتوانند با حملات هوایی و اقدامات توپخانهای، راهبرد تبدیل کردن نوار غزه به «زمین سوخته» را به پیش برند و البته که خودِ صهیونیستها هم میدانند که غزه یک تله بزرگ برای اشغالگران صهیونیست است و اگر آنها بخواهند به این منطقه ورود پیدا کنند، با تلفاتی سنگین و جدی رو به رو خواهند شد.
پیشبینی شما از آینده معادله نبردِ جاری میان مقاومت اسلامی فلسطین و رژیم اشغالگر قدس چیست؟
من چندین احتمال را در مورد پایان درگیریهای جاری میان مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی قائل هستم. باتوجه به پیروزی قطعی جریان مقاومت فلسطین در قالب عملیات طوفان اقصی و تحولات پس از آن، باید اذعان کرد که رژیم اشغفالگر قدس متحمل یک ناکامی بزرگ شده و در وضعیت کنونی با ارتکاب به جنابات جنگی و حملات گسترده به نوار غزه سعی دارد به نوعی وجهه ناکام و بازنده خود را ترمیم کند. در این میان، برخلاف جریان مقاومت فلسطین که شواهد زیادی دال بر برخورد درستِ آن با زنان و کودکان وجود دارد، صهیونیستها ارتکاب گسترده جنایت جنگی علیه این طیفها را در نوار غزه در دستورکار قرار دادهاند.
با این همه، با توجه به اینکه عدد ۱۱ یک عدد مقدس برای صهیونیستها است و در جنگهای پیشین نیز رژیم اشغالگر قدس در قالب جنگهای ۲۲ روز یا ۳۳ روزه، تلاش داشته تا با ضریب ۱۱، جنگهای خود را تنظیم کند، من معتقدم که به احتمال زیاد، جنگ جاری نیز تا ۱۱ روز ادامه خواهد داشت و صهیونیستها علیه ملت فلسطین دست به ارتکاب جنایات جنگی خواهند زد و سپس به دنبال ایجاد آتش بس و وارد کردن میانجیگرانی نظیر مصر به معادله جنگ، خواهند بود.
با این حال، اگر پس از مدت مذکور توافق آتش بس حاصل نشود، ممکن است که عملیات خود علیه نوار غزه را تا ۲۲ یا ۳۳ روز ادامه دهند. با این همه، با توجه به روند فعالِ نبرد میان مقاومت فلسطین و رژیم اشغالگر قدس، پیروزِ این میدان مقاومت فسلطین بوده و صهیونیستها هنوز که هنوز است در نوعی بُهت و سردرگمی به سر میبرند.
[ad_2]