[ad_1]
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، توران ولی مراد ، مدیر شبکه ایران زنان و شورای همکاری های زنان، در گفت و گو با رکنا در پاسخ به اینکه در نظام جمهوری اسلامی نقطه مطلوب برای زن و خانواده چیست؟ گفت: برای ساختن نظام، قاعدتا سیاست ها، برنامه ریزی ها، قانونگذاری ها، آموزش ها و عملکردها همه بر همین هویت تعریف شده است که نقطه مطلوب را نشان دهد بنا می شوند. به عبارت دیگر همه در یک راستای هماهنگ و منسجم به صحنه می آیند تا نظام ساخته شود. حال در این مقطع زمانی سوال این است که آیا چیدمان در یک جهت واحد تعریف شده نظام سازی شده است؟ راه رفته شده و عمل کردها و عمل نکرده ها نشان می دهند که پاسخ به این سوال به سمت مثبت کشیده نمی شود.
نگرش انقلاب به زن انتخابگر، تصمیم گیر، سرنوشت ساز و موثر بود
وی در ادامه افزود: توضیح این که انجام شده ها و انجام نشده ها روشن می کنند که نگرشی که مراکز اصلی و رسمی نظام را شکل داده و خود را در آن ها مستقر کرده و راه ها را بسته با نگرش انقلاب اسلامی به زن تفاوت مبنایی دارد. نگرش انقلاب اسلامی به زن آنان را در مقام انسانی با کرامت انتخابگر، تصمیم گیر، سرنوشت ساز و موثر در سرنوشت خود و جامعه و تاریخ به صحنه آورد. همین هویتی که در جریان عمل، هم زنان و هم جامعه آگاهانه آن را پذیرفت و موتور محرکه جامعه شد. هویتی از زن در انقلاب اسلامی که در راس آن یک فقیه و یک مرجع تقلید است. هویتی که باعث شد زنان علاوه بر خود سرمایه های عمر و عزیزتر از جان خود را به این انقلاب و حفظ و تثبیت آن دادند و پای آن ایستادند.
توران ولی مراد تاکید کرد: در تمام این سالها، زنان نه با نقش مشارکتی که نقش آفرینان پایه این حرکت و انقلاب اسلامی بوده اند که هم عامل رشد خود و هم سلامت و رشد خانواده و هم سلامت جامعه بوده اند. با همین نگرش به زن و با تلاش های مداوم و مجاهدت ها زنان در همه ابعاد رشد کردند و حضور فعال خود را به صحنه آوردند. از تحصیلات مقدماتی، تا تحصیلات عالیه و بهره مند شدند. جامعه از تخصص ها و تعهدها و توانمندی ها آنها بهره برد. اما همه پیشرفت ها در اثر تلاش خود زنان بوده است و خودباوری حاصل از انقلاب اسلامی به زنان شکل گرفت.
این فعال حوزه زنان گفت: نظام اسلامی در حوزه نظری با یک چالش عمیق و ریشه دار روبروست که در صحنه عمل و نظام سازی عامل اصلی آسیب ها و بحران های مرتبط با زنان و خانواده است. یک جریان فکری ” عقل زنان را ناقص” فرض می کند. این نگرش عامل و علت اصلی ایجاد تعارض ها، و از آن مهم تر ایجاد تقابل با نظام اسلامی بوده است و هنوز هست.
وی افزود: زنان مهلت دادند تا نگرش تغییر کند.صدای اعتراض زنان بیانگر این است که طیف ،فکر خود را با مبنای نگاه انسانی به زن و دور شدن از “نقص در عقل” بازبینی، بازتعریف و بازسازی نکرده است.
توران ولی مراد تاکید کرد: نگرش اسلام به زن یک مجموعه و یک منظومه است که همه ابعاد مرتبط و متناسب با هم در آن شکل می گیرد که به عنوان مثال حجاب هم در همان منظومه تعریف می شود. زن با معرفی “نفس واحده” قرانی در جوهره وجودی و هویت انسانی با مرد یکی است. مسیر رشد و کمال و مسیر سقوط و گمراهی هر دو یکی است و بر همین اساس ابزار رشد که عقل است و عامل سقوط که نفس اماره است را هر دو دارا هستند.
ولی مراد تاکید کرد: با مفروض “نقصان عقل زنان”، مردان به عنوان قیم زنان که صغیر فرض شده اند دیده می شوند . بر همین اساس راه ورود زنان به مراکز و مدیریت های عالی و کلیدی بسته نگاه داشته می شود. بر همین اساس خلآهای قانونی که زن را صاحب اختیار زندگی خود بداند و حق تصمیم گیری به او بدهد رفع نشده و قوانین اصلاح نمی شود.
وی در ادامه گفت: باید توجه داشت که در نظام سازی همه ابعاد سیاسی حقوقی اجتماعی اقتصادی و فرهنگی با یکدیگر هماهنگ است. وقتی به قوانین کرامت به زنان بی توجهی می شود بدیهی است که موضوع حجاب به عنوان یکی از زیرمجموعه های فرهنگی اجتماعی هم دچار صدمه می شود.
توران ولی مراد در تبیین گفته هایش افزود: چرا در اجرا با حجاب به عنوان موضوعی انتظامی برخورد شده که کار به موضوع امنیتی و بهره برداری های سیاسی کشیده شود؟ تا جایی که در داخل و خارج از کشور و طیف ها و جریان های مختلف همه، راهبردهای خود را به صحنه بیاورند.
او با ذکر این سوال که نقش مفروض “کمبود عقل زنان” در ارتباط با حجاب و نتیجه آن چیست؟ گفت: انقلاب اسلامی آحاد ملت را تصمیم گیر و سرنوشت ساز و با اراده و رشید دید .آحاد ملت هم همین گونه عمل کردند. انقلاب اسلامی زنان را انسان و عاقل دید و الگوی “عقیله بنی هاشم” را برایشان احیا کرد زنان هم “زینب وار” به صحنه آمدند و همواره بر همین مسیر در صحنه بوده اند.
مدیر شبکه ایران زنان و شورای همکاری های زنان، در ادامه تاکید کرد: زنان که با انقلاب اسلامی، خود با افتخار حجاب را اختیار کردند چه شده که بعضی به آن اظهار بی علاقگی و حتی مخالفت می کنند؟ از عملکرد دشمن استکباری از بسترسازی حوزه زنان به عنوان موضوعی برای تقابل با انقلاب اسلامی که بگذریم لازم است برای رفع آسیب و پیشگیری از آسیب بیشتر اشکالات داخل نظام هم بررسی شود. بدیهی است استکبار که انقلاب اسلامی را بزرگترین مانع بر سر راه خود می داند، طرح ها را در ابعاد مختلف جهت ضدیت با عفت و حجاب که هویت زنان را نشان می دهد و فساد خانواده و جامعه و نظام را نشانه رفته است برنامه ریزی کند. دشمنی کردن استکبار با نظام اسلامی ضربه اصلی نیست ضربه را نگرش “نقصان عقل زنان” به نظام برآمده از انقلاب اسلامی می زند.
وی افزود: نگرش ناتوانی زنان در عقل ورزی از زنان چه باقی می گذارد جز معرفی زنان به عنوان یک عنصر جنسی با توانایی جنسی و خدمت رسانی؟ زمانی حجاب رنگ می بازد که زن وسیله لذت جنسی دیده شود و در گفتار و کردار و عمل این هویت به او تزریق شود. اول قربانی تزریق و تلقین “نقص عقل زنان” خود زنان هستند و به دنباله آن خانواده و جامعه.
وی تاکید کرد: عملکردها در این دهه ها نشان می دهد نگرشی که زنان را در عقل ناقص دیده مانع ساخت نظام مبتنی بر نگرش انقلاب اسلامی بوده است. مشاهدات از این قبیل بیانگر همین نکته است: اول، مسیر راهیابی زنان بر اساس توانمندی های خود به پست های عالی، تصمیم گیر و تصمیم ساز و مدیریت های بالای نظام با مانع روبروست. چند زن انگشت شمار هم که راه می یابند به واسطه ارتباطاتشان با مردان در قدرت بوده است که مسیر خود نشان از در کنترل بودن است تا حرفی یا اقدامی خارج از دایره خواست مردان بالای سرشان نداشته باشند.
وی افزود: دوم، راه اصلاح قوانین و رفع خلآهای قانونی مبتنی بر نگرش انسانی به زن بسته است. در این دهه ها نظام باید کلیه قوانین را مبتنی بر نگرش انسانی به زن که در هویت انسانی با مرد یکی است رفع می کرد که نکرده است. قوانین خانواده با اشکالات و خلاهای بسیاری روبروست و قوانینی که زن را موجود صغیر محتاج قیم دیده که خود نتیجه نگرش “نقص عقل زنان” است و این قوانین همچنن باقی و خود آسیب زا هستند. عدم اصلاح قوانین و رفع خلآهای قانونی خود باعث تکثیر مشکلات بوده است. به عنوان مثال موضوعی به عنوان مهریه که به دلیل بی توجهی به مشکلاتی که مهریه با آن روبرو بوده است، خود مهریه را به عنوان مشکل بر سر راه ازدواج و خانواده گذاشته است.
او در ادامه به سومین نکته اشاره کرد و گفت: نگرش محتاج قیم به زن نه تنها متناسب با زنی که همه ارکان نظام را با رای خود و انتخابات تعیین می کند نیست، بلکه در تعارض و تقابل با آن است. همین تقابل و تعارض مشکل هویتی در زنان و مشکلات خانوادگی ایجاد می کند. چهارم، فقدان برنامه اقدام و عمل در حوزه زنان برآمده از همین نگرش به زنان است چرا که نظام به عنوان یک “نظام” تعیین نکرده که هویت زن را چه می بیند تا متناسب با آن خودش را بازسازی کند. پنجم، عدم نقش تعیین کنندگی گروه های مرجع فکر و اندیشه در تعیین مسیر حوزه زنان و خانواده نتیجه همین بن بست فکری است. “نقص عقل زنان” نه از طرف جامعه، نه اندیشمندان و نه نگرش انقلاب اسلامی به زن پذیرفته نیست ولی وجود این نگرش در ارکان دولتمردان است که بعد از چهاردهه نمی تواند پاسخگوی مطالبات باشد و همچنان مانع اصلی در حوزه زنان است.
ولی مراد در پایان گفت: همین نفوذ که مانع بازسازی نظام با نگاه انسانی توانمند به زن است، حوزه زنان را به موضوع بسترساز سیاسی جهت بهره برداری های سیاسی داخل و خارج از کشور تبدیل کرده است. مانعی که اجازه سازمان دهی و بهره برداری همه امکانات در راستای نقطه مطلوبی که نظام برآمده از انقلاب اسلامی تعیین کند است. راهی نیست جز این که با هدف رشد و بالندگی و نجات نظام اسلامی مرتبط با موضوع زن و خانواده دست جریانی که بنا را بر “نقصان عقل زنان” گذاشته است از نظام قطع شود تا ریشه و عامل اصلی آسیب و آفت زنان و خانواده خشک شود. نگرشی که چون “بختک” بر سینه نظام نشسته و راه نفس کشیدن را دشوار کرده است. لازم است راه نفس کشیدن که عامل حیات است باز شود. آسیب ها از این نقطه بر سر نظام اسلامی وارد می شوند.
[ad_2]
https://www.rokna.net/fa/tiny/news-854387>منبع: